افغا نستا ن درحا کميت بي قانوني (بخش سوم)
رستاخيز رستاخيز



چرا شوروي به ا فغا نستا ن لشکرکشيد ؟ تو روز ي كشو ر آزاد بودي به قلب آ سيا د لشا د بود ي به تاريخت (خراسان ) نازميكرد به رو ي د شمنا ن فولا د بو د ي
افغانستان دو دوره شكوفايي سياسي، اقتصادي و فرهنگي پشت سر گذاشته كه اولي در پشت پرده ا فسانه و گمان مكتوم است و دومي داستان جدال پيوسته غير افغان‌ها در خاك افغانستان است. دوره ا ول به پنج سده پيش از ميلاد مربوط مي‌شود كه آثار باستان ‌شناسي از شكوفايي افغانستان حكايت دارند. اين دوران با هجوم سپاهيان داريوش و اسكندر پايان يافت و گزارش‌هاي تاريخي نشانه‌اي از اينكه پس از اين حملات در افغانستان وضع اقتصادي چگونه بوده است، به دست نمي‌دهد اولا اينكه دوا زده سده جنگ قدرت بين ملل و نحل بر سر تصرف اين بخش از جهان ادامه يافت تا اينكه در قرن هفتم ميلادي، مسلمانان وارد اين كشور شدند و آن را فتح كردند. اين تحول به شكوفايي دوم افغانستان در عهد غزنويان انجاميد. غزنويان كه در اوايل قرن يازدهم و پس از چهارصد سال حكومت‌هاي پي‌درپي و ناپايدار، بر افغانستان مسلط شدند، تمدني نيرومند در اين كشور بنا نهادند كه در دو قرن بعدي به دست مغولان و تيموريان افتاد. در همه دوران چنگيزيان و تيموريان، شمال افغانستان براي آنان بيش از آنكه جايي براي استقرار و حكومت‌سازي باشد معبري به سوي هند و ايران بود. همين كاركرد باعث شد كه افغانستان روي آرا مش و ثبات سياسي و استقرار و توسعه اقتصادي به خود نبيند. اين وضع تا قرن هجدهم كه نادرشاه ا فشار بر افغانستان مسلط شد، ادامه يافت. تصوري كه نادر از سياست و اقتصاد در افغانستان داشت، مملواز رويكردي بود كه شباهت با چنگيزيان داشت. اما نادر اگرچه مانند پيشينيان، افغانستان را معبر حمله به هندوستان قرار داد اما از آنجا كه مردمان ساكن در سرزمين‌هاي افغاني را پاره‌اي از سپهر فرهنگي و ديني مي‌انگاشت، خاك افغانستان را جاي ماندن و آباد كردن مي‌دانست. هم از اين جهت بود كه احمدشاه افغاني را به دستياري برگزيد. پس از مرگ نادر، احمدشاه سلسله دوراني را بنياد نهاد كه در واقع سنگ بناي دولت و حكومت جديد در افغانستان را پي ريخت و يحتمل افغانستان امروزي محصول نظر و عمل احمدشاه است.حكومت دوراني‌ها تا سال 1818 پائيد و پس از هشت سال دوران بي‌دولتي، در سال 1826 دوست محمد بر ا وضاع مسلط شد. روي كار آ مدن دوست محمد مقارن شد با ايامي كه سياست و حكومت در افغانستان به مساله‌اي بين‌المللي و مورد توجه بازيگران جهاني تبديل شده بود. رقابت‌هاي قرن نوزدهم روسيه و انگليس به افغانستان هم كشيده شد.
هر دو كشور افغانستان را سرزمين مناسب براي اعمال نفوذ بر آسياي مركزي، جنوب آسيا و شبه قاره‌هند مي‌دا نستند.دوست محمد با انگليس همكاري نكرد و قرباني همين سياست شد.مخالفان دوست محمد با كمك انگليس عليه او شوريدند و نخستين جنگ افغانستان در قرن نوزدهم (42-1838) درگرفت. دوست محمد بركنار شد و پس از 15 سال دوباره به قدرت بازگشت و اين بار راه همكاري با انگليس را برگزيد. دوست محمد در سال 1863 درگذشت و شيرعلي پسر سوم وي به جايش نشست. پس از شيرعلي، يعقوب خان و عبدالرحمن خان تا اوايل قرن بيستم به افغانستان حكم راندند و در سال 1901 حبيب‌الله‌خان حاكم افغانستان شد و دوباره اين كشور بناي نافرماني در برابر امپراتوري انگليس را گذاشت و حاضر نشد به حمايت از اين كشور وارد جنگ جهاني ا ول شود. حبيب‌الله در سال 1919 ترور شد و جانشينش امان‌الله‌خان با حمله به هند كه عملي جسورانه بود، راه مستقل افغانستان را از انگليس، ترسيم كرد. اما كار مهم‌تر امان‌الله، اعلام اصلاحات و نوسازي افغانستان بود كه نقشه سياسي و اقتصادي ا فغانستان را در 80 سال اخير شكل داده است. او در ا قدامي كه حتي از حمله به قلمرو بريتانياي كبير در هندوستان هم جسورانه‌تر بود، سياست مدرنيزاسيون يا غربي كردن افغانستان را پيش گرفت و بر لزوم اعطاي آزادي به زنان تاكيد كرد. اين سياست، خشم قبايل و طوايف سنتي و نهادهاي مذهبي افغانستان را برانگيخت و در سال 1926 به سرنگوني او انجاميد. حبيب الله کلکاني عليه امان‌الله‌خان شوريد و كابل را تسخير كرد، اما اين فتح چند ماه بيشتر نپاييد و محمدنادرخان، عموزا ده امان‌الله‌ خان، او را سرنگون كرد و برنامه‌هاي اصلاحي امان‌الله‌ خان را در دستور كار خود قرار دا د . نادر، خود را شاه افغا نستان خواند و كوشيد بدون تندروي‌هاي تحريك‌كننده امان‌الله‌خان، اصلاحات را پيش ببرد. اما همين برنامه محتاطانه هم با مخالفت روبه‌رو شد و در نهايت به ترور نادرشاه انجاميد. پس از نادرشاه، پسرش محمد ظاهرشاه به جاي او نشست و افغانستان را از خطر جنگ جهاني دوم - با اعلام سياست بي‌طرفي - رهانيد و در بدو تشكيل سازمان ملل افغانستان را به عضويت آن درآورد. حكومت ظاهرشاه با سال‌‌هاي اوليه دوران جنگ سرد همزمان شد و او با بازي‌ ماهرانه بين‌المللي مانع ورود افغانستان به اين دو اردوگاه خصم شد. دوران 40 ساله حكومت ظاهرشاه (1933 تا 1973) يكي از آرا‌م ‌ترين دوره‌هاي تاريخ افغانستان است، اما در اين دوران نيروهاي سياسي تازه‌اي در افغانستان پيدا شد ند كه ديگر انقياد شاه آرام را برنمي‌تابيدند. گرفتاري‌هاي اقتصادي دهه‌هاي 1960 و 1970 به كمك مخالفان آمد و خشكسالي طولا ني كه به كاهش قدرت اقتصادي دولت انجاميد، انگيزه آنان را براي ستيزه با ظاهر شاه افزايش داد.
دشمن گرفته خاك وطن را ، تفنگ كو گيرم تفنگ يافت شود ، مرد جنـگ كو جنجال زاغ و كركس و كفتارها بپاست در بيشه زار ، غـرش شيـر و پلنـگ كو دامـان پـاك مـيـهـن مـا لـكـه دار شــد آنكس كه هست در دل او بيم ننگ كو در جام روزگار ، مي خوشگوار نيست لوطي قلنـدري كه بنوشد شـرنگ كو مردي كه از فشار غم مرز و بوم خويش گشته بخون ديده رخش سرخ رنگ كو بـاران سنـگهـاي بلا بـي تـرحــم اسـت در اين ميان سري كه نترسد ز سنگ كو آن عاشقي كه دست بشويد ز جان خود وانـرا فـداي عشـق كـنـد بـي درنـگ كـو آزا ده اي كـه در هـمـه ا حـوال زنـد گـي حفظ شرف نموده به دندان و چنگ كو در ظاهر ايستاده و در خود نشسته ايم در پـاي راست ، همـت تـيـمـور لنـگ كـو .
ولاديمير كوشكين كه در گذشته يك عضو بلند پايه (KGB) بوده و اكنون در لندن زيست مي كند در نومبر سال سال 1982 ا فشا نمود كه حفيظ الله امين عضو سازمان (سيا) بوده است. جنرال والنتاين وارينكوف فرمانده نيروهاي زميني و معين وزارت دفاع اتحاد شوروي هم در مصاحبه اي با (cnn) كه در برنامه جنگ سرد آن تلويزيون در ماه ا گست 1997 پخش گرديد ا فشا نمود كه به اساس معلومات در دست داشته، امين روابط تنگانگي با سيا داشته است.او مي گويد: ما تصور مي كرديم كه حفيظ الله امين روابط با سيا داشت، اين يك تصور بي اساس نبود. بعضي ها با امين مخالفت مي كردند بخاطر اينكه او يك تحصيل كرده امريكا بود، اما اين كدام مساله مهمي نيست، مساله اساسي عمل كردهاي امين و نتايج كارهاي او بود. او بازي اش را آغاز كرده بود و با نمايندگان حكومت امريكا به صورت منظم ملاقات مي نمود. سليك هريسون وكوردويز كتابي دارد بنام حقايق ناگفته پيرامون جهاد افغانستان و در آن مي گويند كه نماينده امريكا در كابل 14 بار با حفيظ الله امين ملاقات نموده بود. كشانيدن پاي روسها در باتلاق خونين افغانستان بيشتر از آنكه هدف روسها با شد، هدف امريكائيها بود. در آن وقتي كه ارتش روس هم داخل افغانستان شد، كارتر كدام عكس العمل جدي نشان نداد ، بلكه مساله را بسيار عادي جلوه داده و به عقب نشيني از بازي هاي المپيك در مسكو و الغاي قرار داد گندم بسنده شد.آقاي حكمتيار در پاسخ اين سوال كه چه وقت حدس زد كه تجاوز نظامي روسها بر افغانستان حتمي است، گفت: ا فسران ارتباطي ما از تحريكاتي اطلاع يافته بودند كه حكايت از آمادگي روسها براي تجاوز به افغانستان داشت. انها از ما پرسيدند كه معلومات كشورهاي همسايه و امريكا در اين رابطه چيست و عكس العمل امريكا در صورت تجاوز قواي شوروي بر افغانستان چي خواهد بود؟ ما از دپلومات هاي امريكائي مستقر در پاكستان استمزاج نموديم، آ نها از دادن جواب ا ظهار ناتواني نموده و قضيه را به واشنگتن موكول كردند كه در خلال يك هفته جواب رسمي واشنگتن را در مورد احتمال تجاوز نظامي روسها بر افغانستان چنين بيان كردند: واشنگتن گمان نمي كند كه چنين تجاوزي صورت گيرد، اگر احيانا اين كار صورت گرفت امريكا دو كار فوري انجام خواهد دا د: از مذاكرات سالت-2 ، ميان امريكا و اتحاد شوروي خارج خواهد شد و ا رسال وسايل پيشرفته تخنيكي و گندم به شوروي را متوقف خواهد كرد.حكمتيار به امتداد آ ن اين چنين نتيجه گيري مي نمايد: اين جواب دو پيام روشن در خود نهفته داشت - الف: مقامات امريكا از جريانات داخلي شوروي حتي در قضايايي چون آمادگي براي تجاوز نظامي بر كشور ديگري و تحريكات نظامي اي كه در چنين مواردي صورت مي گيرد، بي اطلاع اند و از نفوذ در حلقات تصميم گيري عاجز اند.نمي دانند كه در ان طرف ديوار آهنين چه مي گذرد، اقمار جاسوسي آنها نيز توان نظارت بر جريانات داخلي اتحاد شوروي را ندارد.ب- اگر تجاوز نظامي صورت گيرد، انتظار عكس العمل جدي را از سوي امريكا و هم پيمانانش نداشته باشيم، تجربه شكست در ويتنام جرات در گيري مجدد با نيروهاي اتحاد شوروي را از زمامداران قصر سفيد سلب كرده بود.اگر حكمتيار اين خبر را بدون نتيجه گيري مي گذاشتند بيشتر ممنون مي شديم، زيرا امريكائيها از ده سال بدينسو خوب مي دانستند كه در آن طرف ديوار آهنين چه مي گذرد و شهر پيشاور مركز جمع آوري همچو اخبار و اطلاعات بود. دوم اينكه پاسخ امريكايي ها به معني رها كردن ساحه نه بلكه به مفهوم كشاندن پاي ارتش سرخ در تلكي بنام افغانستان بود. اگر امريكا مخالف همچو اقدا مي مي بود بدون شك كه در آن حال اين پاسخ جدي تر مي بود. در اين جا نا گفته نماند كه حتي بعد از لشکرکشي به افغانستان از طرف روسها در افغانستان ، امريكا در آغاز امر عكس العمل چندا ن شديدي از خود نشان نداد. مساله چهارم اين كه امريكائيها خواستند تا در صورت احتمال رسيدن اين پيام به گوش روسها هم برسانند كه منتظر عكس العمل چندان شد يدي از طرف ما نباشيد.مشاور ا مور امنيتي جيمي كارتر در آن وقت مي گويد كه ما فشار خويش را بالای روسها عمدا بالا برديم تا مجبور به مداخله مستقيم شوند. در گزا رشهائي كه ا ز طرف سفارت امريكا در كابل به واشنگتن فرستا ده مي شد، نتايج و پيامد هاي اين فشا ر مورد ارزيابي قرار مي گرفت. در نامه مورخ 9 مي 1979 سفارت امريكا در كابل چنين آمده است:اگر چه اين امكان وجود دارد كه نيروهاي رزمي شوروي در درگيري هاي داخلي افغانستان مداخله نمايند ولي نظر ما اين است كه اتحاد شوروي احتمالا تلاش خواهد نمود تا افتادن در چيزي كه مي تواند تله اي از نوع ويتنام باشد اجتناب ورزد. اتحاد شوروي بخاطر اين كه" انقلاب افغانستان در خطر است" حركتي صورت دهد. در اين رابطه اتهامات مكرر شوروي در مورد مداخله ايالات متحده ، چين، پاكستان، و ديگر كشورها مي تواند به عنوان زمينه اي قانوني و تبليغاتي براي چنان حركتي به كار گرفته شود....چرا شوروي بايد تصميم به مداخله بگيرد؟ افغانستان برخلاف انگولا، ايتوپيا، و يا يمن با خود شوروي هم مرز است. در حقيقت اين كشور آ شوب زده در مجاورت چندين جمهوري مسلمان آسيائي مركزي شوروي كه حساس مي باشند قرار دا رد...شوروي همچنان سرمايه گذاري هاي سياسي، اقتصادي، استراتيژي، نظامي و پرستيژ كافي در ا فغانستان دارد، محتمل نيست كه مسكو بدون برخي تلاشها جهت حفظ آ نها بگذارد كه از دست بروند .پس از آنكه روسها دا خل افغانستان شد ند، برژنسكي به پاكستان رفت و همراه با فرماندهان نظامي و سازمان (آي- اس- آي) از كمپ هاي مهاجرين ديدن نمود. از اين ديدار فلمي در دست است كه چندي پيش (سي- ان-ان) در يك بازنگري تاريخي افغانستان انرا بار ديگر نشان داد. برژنسكي در(موعظه) خود براي مجاهدين از رسالت ديني و تاريخي شان حرف مي زند و سپس با اشاره به مناره هاي مساجد به آ نها اطمينان مي دهد كه: در راه انجام وظيفه اي ديني مطمن باشيد كه خداوند با شماست."
سياست خارجي امريكا حكم مي كردكه از مجاهدين در برابر رقيب نيرومند آن زمان يعني اتحاد شوروي به حيث پيادگان عرصه شطرنج استفاده شود. ارزان ترين مهره در بازي شطرنج پياده اي آن است كه هر لحظه مي توان براي داشتن موقعيتي بهتر آنرا قرباني نمود. با داخل شدن ارتش سرخ به خاك افغانستان ، سيل كمك هاي نظامي به سوي مجاهدين جريان پيدا كرد. با وجود آن كه پاي منافع استراتيژيك امريكا بيشتر از هر كشور ديگر در آ نجا دخيل بود ولي باز هم كمك هايي كه صورت گرفت بيشتر آنها از بانك هاي عربستان سعودي بصوب پاكستان سرازير مي شدند. بخش كمتر از نصف اين كمك ها كه از طرف امريكا صورت مي گرفت خود قصه اي عليحده دا رد .با برقراري حكومت مجاهدين در كابل، سفير ايالات متحده در كابل و معاونش ريچارد هوگلند، آخرين ديدار مهم خود به عنوان مقامات رسمي ايالات متحده در كابل را انجام دادند و بدين وسيله افغا نستان در فاصله اي سالهاي 1992 تا 1994 در يك انزواي بين المللي قرار داده شد. عده اي اين عملكرد را دليلي بر بي اهميت بودن افغانستان براي امريكا مي دانند، اما با توجه به حقايق ديگر، اين نتيجه به دست مي آيد كه افغانستان پس از فروپاشي شوروي، هميشه براي امريكا اهميت داشته و دوري از آن و يا كشيدن پرده به روي آن كشور، جزيي استراتيژي دقيق اين كشور بوده است. ايلي كراكوسكي كه مامور وزارت دفاع امريكا و مسول بخش افغانستان در دهه هشتا د ميلادي بود مي گويد:" ا فغانستان هميشه براي ما اهميت داشته است.اين كشور در تقاطع راهي قرار گرفته كه قلب دنيا را به شبه قاره هند پيوند مي دهد. اين كشور اهميت خويش را از موقعيت اش كسب مي كند، موقعيتي كه در مرز دريا و خشكه قرار گرفته و نقطه اي تلافي قدرت هاي جهاني تاريخ بوده است. مغول ها و سكندر كبير از همين راه گذشتند و بازي بزرگ روسها و انگليسهاي قرن نزده هم در همين جا صورت گرفت. در قرن بيستم ميلادي هم، افغانستان مرز دو قدرت بزرگ جهاني بود. با آزادي افغانستان جمهوريت هاي آسيايي ميانه كه همه اي آ نها دور از آب هاي گرم واقع شده اند، افغانستان محور استراتيژيك منطقه شد.
آنچه در افغانستان واقع مي شود بر همه اي دنيا تاثير خواهد افگند "وقتي كه شوروي از هم پاشيد، بازي پايان يافت و ديگر چيزي نبود كه خوا ب برژنسكي را آشفته سازد، برژنسكي در مصاحبه اي با شماره اي پانزده هم جنوري 1988 نشريه اي فرانسوي نوول ابسرواتور از چهره حقيقت چنين پرده بر ميدارد. او مي گويد :" شش ماه قبل از پياده شدن نيروهاي ارتش سرخ در خاك افغانستان با زمينه چيني هايي براي ارتش سرخ دام گستردند تا داخل افغانستان شده و شوروي هم ويتنام خودش را داشته باشد. در سوم جولاي 1979 جيمي كارتر اولين فرمان را براي كمك هاي پنهاني به مخالفان دولت كابل امضا كرد، من در همان روز يا د داشتي به رييس جمهور نوشتم و در آن گفتم:"به نظر من اين كمك ها موجب دخالت شوروي خواهد شد" او مي گويد كه ما دانسته بر احتمال انجام دخالت روسها افزوديم." به هر جا مير و م جنگ و جدال است دو ا فغان بين خود در قيل وقال است به ا ين بي ا تفا قي ها كه د يد م به جنت بو د ن ما هم مها ل ا ست
خسارات وا ر ده به موسسا ت فرهنگي کشو ر ! موسسه کتا ب فروشي بيهقي : افغا نستا ن ا زنظرطبع ونشرکتا ب ا زبسياري کشورها عقب مانده بود ، ولي طي نيم قرن گذ شته بهبود قابل ملا حظ به چشم مي خورد وبا گذ شت هرروزروبه ترقي وانکشا ف بود . به وجود آمد ن سيستم طبع ونشرعصري ونيازمندي هاي جا معه تاثيربه سزايي د رنشرکتا ب ، اخباروجرايد داشت . تيرا ژ کتا ب هاي چاپ شده د رمطابع افغا نستا ن نيزد رسطح پا هين قرارداشته تعدا دی ا زکتا بهاي تا ريخي چو ن شا هنا مه فردوسي ، تاريخ بيهقي ، افغا نستان د رمسيرتاريخ …کتابهاي هنري وداستاني ، ادبي ، تعليمي وسياسي مخصوصآ بعد ا زسا ل 1359هـ .ش - که تيراژ عنوا ن کتا بها ي چا پ شده (500- 1000- 2000- و 5000 (جلد مي رسيد . کتا بهاي تعليمي وقسمآ سيا سي د راين سا لها معمولآ رايگا ن ويا ا زطريق غرفه هاي فروش بيهقي به قيمت خيلي نازل بد ست خوانند گا ن قرارمي گرفت وکتابهاي ديگرا زطريق گردهمايي ها ي علمي وسيمينا رها ي که د رموار د مختلف تد ويرمي گرديد رايگا ن تو زيع ميگرديد . موسسه کتا ب فروشي بيهقي بزرگترين موسسه طبع ونشروفروش کتا ب د رافغا نستا ن بود اين موسسه که قبلآ بنا م موسسه چاپ کتا ب بيهقي د رچوکات رياست مطابع دولتي فعا ليت داشت د رسا ل 1357 به حيث يک تصدي مستقل تا سيس شد . چون موسسه مذ کو ربحيث يک تصدي مستقل به فعاليت آغازنمود بنآ ر وابط رسمي آ ن با تما م موسسا ت ومنابع داخلي چا پ کتا ب وبعضي ا زمنا بع چا پ کتا ب اتحاد شوروي سابق تامين مي گرديد که آنها کتب مربوط خويش را غرض فروش به اين موسسه ا رسا ل داشته ود راينجا ا زطريق نمايند گي هاي کتا بفروشي بيهقي د رمقا بل کميشن معين به فروش رساند ه ميشد . موسسه کتا ب فروشي بيهقي قبل ا زسا ل 1357 خورشيدي - تنها درشهرکابل داراي (25) با ب نمايند گي بود . همچنا ن موسسه متذکره به تعد ا د (18) با ب نمايند گي هاي خويش را د رولا يت نيزفعا ل نموده بود که ا زين طريق انواع واقسا م مختلف کتا ب را به خوانند گا ن عرضه مينمود . بعد ا زسا ل 1371تما م اين همه نمايند گي ها ا زفعا ليت بازما نده مانند ديگرموسسا ت وادارا ت فرهنگي به تاراج برده شد . آقاي >ستا نکزي > يکي ا زمعا ونين وقت موسسه کتا ب فروشي بيهقي به مولف اثري ارزشمند ( خسارات وارده به فرهنگ افغا نستا ن ) مي گويد : ا زسال 1357 به اينطرف کم وبيش به تعد ا د ( 2500) عنوا ن کتب مختلف به اين تصدي تسليم دا ده شده و د راوا يل سا ل 1371 د رحد و د (1500) عنو ا ن کتا ب که تعد ا د مجموعي آ ن تقريبآ به د وميليون جلد ميرسيد د رفروشگا ه هاي تصدي مذ کور موجود بو د . بتاريخ (8- 10) ثورسا ل 1371 خورشيدي تقريبآ يک ميليو ن جلد کتا ب ا زنمايند گي هاي فروش کتب بيهقي کشيد ه شد ه وبه بها نه کتب سيا سي طعمه حريق گرد يد ه به خا کسترمبد ل گرديد ومتباقي يک ميليو ن جلد کتا ب ديگرطي جنگها وچپا ولها غارت وا زبين برده شد. با تخمين تقريبي ا ر زش ما لي د ومليو ن جلد کتا ب فوق الذ کرد رمي يا بيم که کشو رما د رپهلوي خسا را ت معنوي ا زين نا حيه خسا را ت هنگفت ما لي را نيز متحمل شد ه است . د رصورتيکه ار زش ما لي في جلد کتا ب را طورا وسط دو دالر آمريکا يي تخمين نمايم مجموعآ بالغ به چها رميليون دالرخواهد شد ، تعيين ا رزش معنوي وعلمي آنرا بجا مي گذ اريم
زيرا محا سبه وسنجش ا رزشهاي معنوي با استفاده ا زمعيا رها وميزانها فوق خارج ا زامکا ن است . علا وتآ فروشگا ه ها وسا ختما نها ي تصدي نيزشد يدآ خسا ره مند گرديده وعد ه ا زآنها به کلي ا زبين برده شده اند ،ميز، چوکي ، دفا تر ، لوازم دفتر داري ، وسا يط نقليه و… همه يکسره ا زبين رفته ا ست . يکي ا زکا رمند ان تصد ي به مولف کتا ب فوق الذ کرگفته است : کم ا زکم د وميليون دالر آمريکايي ضرورت ا ست تا فروشگا ه هاي تصدي مذ کورمجد دآ اعما رووسايل ديگرتخنيکي آ ن تکميل گر د د . کتا بخا نه حزب وطن وسازما ن جوا نا ن چگونه تاراج شد:؟ کتا بخا نه مرکزي حزب وطن ا زجمله بزرگترين کتا بخا نه هاي کشوربود، اين کتابخا نه د رنتيجه مسا عي چند سا له حزب مذ کوربه غنا مندي ا ش افزوده بود . تعد ا د زياد کتا بها وکلکسيون هاي اخبارومجلا ت گونا گون دا خلي وخارجي د رآ ن حفا ظت مي شد ، با آنکه د رين کتا بخا نه اکثرآ کتا بهاي داراي مطا لب ومضا مين چا پ شده مطابق ا نديشه وروند سيا سي حزب مذ کورجمع آوري شده بود (هرکتا ب به يک بارمطا لعه مي ارزد) با آنهم تعد ا د فراوا ن کتا بهاي علمي ، ا دبي ، تاريخي وهنري د رآ ن موجود بود که حلقا ت علمي مي توانستند ا زآ ن استفا د ه نمايند . سا ختما ن فزيکي ، وسايل ووسا يط کتا بخا نه که بصورت مجهزوعصري سا خته شده ومصارف زيا دمالي د رآ ن صورت گرفته بو د . اين کتا بخا نه طي جنگها ي سا ل 1371 با هزارا ن عنوا ن کتا ب ، مجلا ت ، اخبار، وسايط وسايل ودفا ترمجهزيکسره چور، غارت وا زانظا رنا پديد شد . د رکتا بخا نه سازما ن جوا نا ن نيزتعد اد قا بل ملا حظه ي کتا بهاي علمي ، تاريخي ، ا دبي ، اخبار ، جرايد ومجلا ت موجود بود که د راثرجنگهاي قد رت طلبا نه سا ل 1371 ما نند تعمير کميته مرکزي سازما ن جوانا ن افغا نستا ن د يگرد رنقشه وجود ندارد . اين ا ست خد مت به فرهنگ وتاريخ پرباروطن . سرنوشت کتا بخا نه عا مه: کتا بخا نه عا مه ا زجمله کتا بخا نه هاي بسياربزرگ د رافغا نستا ن بو دکه تا سا ل 1345 خورشيدي – درچوکات وزارت تعليم وتربيه فعاليت نموده وبعدآ به و زارت اطلا عا ت وکلتورمربوط گرديد . اين کتا بخا نه طي پروسه فعا ليت هاي بعد ي خود به تعد ا د (28) با ب نمايند گي د رشهروولسوالي هاي کا بل تا سيس وافتتاح نمو دکه درمجموع به تعد ا د (103095) عنوا ن کتب مختلف د رين نمايند گي ها نگهد اري مي شد ، وبعدآ به تعد ا د(51) با ب نمايند گي ها د رولا يا ت وشهرهاي بزر گ کشور نيزايجاد نمود که به تعد ا د (104971) عنوا ن کتا ب به منظو رمطا لعه د رين نما يند گي ها گذ اشته شده بود. کتا بخا نه عا مه تا سا ل 1371 به تعد ا د(79) با ب کتا بخا نه د رسطح کشو رداشت که به تعدا د (208066) عنوا ن کتا ب د رآ نها نگهد اري وغرض مطا لعه د رخد مت هموطنا ن ما قر ا ردا ده شد ه بو د . د رسا ل 1371 کتا بخا نه عا مه نيز ما نند سايرمراکزفرهنگي کشورخسارا ت سنگين را متحمل گرديد ، تقريبآ کليه بخشها وشعبات کتا بخا نه عا مه ا زبين برده شد واکثر کتا بهای آ ن چورو چپا و ل گرديد . به اسا س اخباربي بي سي درآنوقت ) رازق برق سرويس پشتو بي بي سي سا ل 1375 ( به تعد ا د (67000 ) عنوا ن کتا ب ا زکتا بخا نه عا مه سرقت شده ا ست ، ولي عده ا زمسوولين کتا بخا نه عامه اظهارميدا رند د رمجموع بيشتر ا زيکصد هزا رعنو ا ن کتا ب ا زکتا بخا نه عا مه سرقت شده ا ست . علا وه ا زچوروغارت کتا ب؛ خساراتي زيادي به ساختما ن کتا بخا نه هاي مذ کورکه د رساحات مختلف کشوراعما رگرديد ه بود نيزوا رد شده ا ست اين سا ختما نها يا بکلي ا زبين رفته ويا قسمآ تخريب گر ديده ا ست . تعميرمرکزي کتا بخا نه عا مه نيز د راثراصابت راکت شديدآ خساره مند وهمچنا ن ا زشعبه مجلا ت واخبا ربعضي ا زکلکسيونها ي اخبا ربه سرقت رفته ا ست . تثبيت اندازه تما م خسارا ت وا رده به کتا بخا نه کاربسا دشوا را ست،مسوولين کتا بخا نه اظهارمي دا رند که بيشترا زهزا رميليو ن افغا ني (به پو ل قبلي ) خساره مالي به کتا بخا نه وارد گرديده ا ست . با محا سبه تخميني تعد ا ديکصد هزا رعنوا ن کتا بهاي مختلف موجود د رکتا بخا نه که ممکن بيشترا زين رقم با شد ، د رصورتيکه قيمت هرجلد کتا ب را به نرخ روز چهاردالرآمريکا يي تخمين نمايم صرف ا زد رک کتا ب مبلغ چا رصد هزا ردالرخساره به کتابخا نه عا مه وا ردگرديده ، وقتي خسا را ت وارده به وسايل ، وسايط وسا ختما نها ي آنرا که متجاو زا زپنجصدهزا ردالر ا ست نيزبا آ ن جمع نمايم مجموع خساره وا ر ده ما لي تخمينآ يک ميليو ن دالرکه د رسا ل 1376 معا دل به بيست وچا رهزا رميليون افغا ني به نرخ آ ن زما ن بالغ مي شد .
د لم خو ن ا ز فراه و با ميا ن است خرا ب غزنه و غو ر و كيا ن ا ست ا نا ر قند ها ر ا ت ر ا بنا ز م هنو ز هم لذ ت ا و د ر دها ن است ا دا مه دا ر د ...
پي نوشت ها : -پيام زن -نشريه حزب توده ايرا ن -نشريه صداي مردم -مرواريد هاي سيا ه -خسارا ت وارده به فرهنگ افغا نستا ن -خبرگزاري فارس
March 6th, 2005


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات